مدتی می شد که در آن شب تاریک پشت دیوار خانه شان قدم می زد و بیخبر بود از اینکه پسر خلاف همسایه مدتی است که او را زیر نظر دارد.جوووون ، جیگرتو بخورم عجب رون و سینه ای .پسر خلاف همسایه اینها را گفت و در یک چشم بر هم زدن پرید و او را سخت در آغوشش گرفت تا ببرد در جای خلوتی و به کام دل برسد.و فردا پسرک همسایه، تمام روز در به در دنبال چاقترین مرغش می گشت
نظر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تروخدا
Fadat besham baz ke to narahat shodi.narahat nabash ke ba mazda 3 kadoye tavalodam miyam esfehan donbalet berim dadardudur
akhe nazar nmidan
eeeeeeeeeeeeeeee
یه لحظه قلبم اومد تو دهنم از ترس
hame hamin juri shodan
کیواننننننننننننننننننننن
خیلی لوسی
nazare lotfete