یارو به زنش میگه: از ازدواج با من مثل سگ پشیمونی یا مثل خرکیف میکنی؟
1-اگه بهتون زنگ زد(در این مسئله فرض بر کیوان نام بودن دوست پسر تون....!!)بگین سلام سعید
جون وبعد یکدفعه انگار که تازه متوجه شدین بگین اوا خاک تو سرم یوسف تویی؟؟؟می تونین این
سیر رو تا هفده بار تکرار کنید ولی بار هجدهم خطر مرگ داره ما مسئولیتی در قبال این حادثه نداریم.
ادامه در ادامه مطلب.........
ادامه مطلب ...1-اسم هر جک و جونوری رو روی شما نمیگذارند از قبیل آهو ،غزال ، پروانه ، شاپرک و موارد دیگر که
اینجا جاش نیست
2-در عروسی میتونید لباسی رو که بارها به تن کردید رو دوباره بپوشید
3-میتونید هر صد سال یه بار هم موهاتون رو شونه نکنید و بعد بگید مد روزه
4-از ترس اینکه کسی سن شما رو بفهمه شناسنامتون رو قایم نمیکنید
5-مطمئنا استهلاک فک شما به مراتب کمتر است
بقیه در ادامه مطلب ....
ادامه مطلب ...دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگها بحث مىکرد.
معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد زیرا با وجود اینکه پستاندار عظیمالجثهاى است امّا حلق بسیار کوچکى دارد.
دختر کوچک پرسید: پس چطور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟
معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمىتواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.
دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس مىپرسم.
معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟
دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید !!!
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...امروزه کنکور برای هر جوانی یک کابوس بزرگ محسوب می شود، هر چند از چند سال پیش زمزمه هایی از حذف کنکور در شبکه های مختلف خبری شنیده شد اما از آنجا که خیلی از پروژه ها در این مملکت سر و تهش به حرف تمام میشه، این وعده هم هنوز عملی نشده و همچنان تعداد زیادی از جوانان هموطن با استرس کنکور هر شب خود را سر میکنند. در این رابطه شعری طنز در گل آقا منتشر شده که خوندنش برای شما دوستان خالی از لطف نیست :
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...بر بلندای تمامی تفکرات مثبتگرای خویش،
محکم بایست
و با چشمانی سرشار از کنجکاوی و محبت به دریا نگاه کن،
هر آنچه که در خود میجویی را
در گسترهی پرتلاطم دریا خواهی یافت.
و
آنگاه
مشکلاتت را به دریا بسپار
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...یارو به زنش میگه: از ازدواج با من مثل سگ پشیمونی یا مثل خرکیف میکنی؟
ادبیات آقایون هنگام زمین خوردم خانوم ها:
دوران نامزدی: الهی بمیرم چیزیت که نشد
1سال بعدازدواج: عزیزم بیشترمواظب باش
3سال بعد ازدواج: مگه کوری جلوپاتونگاه کن
5سال بعدازدواج: آخیش دلم خنک شد
بقیه در ادامه مطلب...
با بابام تو تاکسی داشتیم میرفتیم یهو بابام دستشو کرد تو جیبش
"ما هم او مدیم تریپ ور داریم گفتیم "بزار من حساب میکنم
!بابام گفت:کی خواست پول بده موبایلم زنگ خورده…اخرشم خودم حساب کردم
تو جلسه خواستگاری پسر خالم در جواب سوال دختره که پرسیده بود نظرت در مورد لباس پوشیدن من تو خیابون چیه:
پسرخالم:هرچی دوست داری بپوش، فقط جوری لباس نپوشی که مردم بگن خدا پدرِ شوهرش رو بیامرزه که همچین تیکه ای رو میفرسته تو خیابون!!!!!!!
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...اینو وقتی خوندم خیلی ناراحت شدم واقعا دلم گرفت
20 سال بیشتر ندارد و در یک خانه فساد در دام ماموران گرفتار شده است. فیلم گذشتهاش را به عقب برمیگرداند و تلخیهای زندگیاش را چنین به تصویر میکشد:
اگر یک خانم مشغول رانندگی باشد و ناگهان متوجه شود که ترمز خودرواش بریده و نمی گیرد چکار می کند؟!
* قبل از اینکه هیچ حادثه ای روی دهد او پشت فرمان سکته کرده و راهی دیار باقی می شود.
* سعی می کند یک دستگاه اتوبوس پیدا کند و با زدن خودرواش به مردم داخل ایستگاه آن را نگه دارد.
* در همان حال با همسرش تماس می گیرد و از او کمک می خواهد.
* نذر می کند که زنده بماند.
بقیه در ادمه مطلب...
ادامه مطلب ...یارو نه درس خونده ؛ نه شغلی داره ؛ نه ماشینی! خلاصه هیچی نداره؛ ازش میپرسی ازدواج کردی ؟
با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم !
آخه لامصب تو خودت تله ای !
به یارو میگم 12 تا نون بده، ماشین حساب درآورده
بقیه در ادامه مطلب...
گر پسری کشته شود دختری ترشیده شود
گر پسران کشته شوند کل جهان لیته شود
گر بمیرد دختری بر قبر او روید گلی
گر بمیرند دختران دنیا گلستان می شود
کامپیوتر ها به 4 دلیل دخترند: 1-فقط خالقشون از منتقشون سر در میاره.2-فقط خودشون زبون خودشون رو می فهمن.3-اگر کسی پابندشون بشه باید هرچی پول داره براشون لوازم جانبی بخره.4-اگه یکم صبر میکردی یکی بهترش گیرت می امد.
بقیه در ادامه مطلب...
گیرکردن جنین در توالت و زایمان ناگهانی مادر اصفهانی
جنین ۷ ماهه ای که بر اثر زایمان ناگهانی مادرش در داخل توالت منزلی واقع در شهر بادرود نطنز، در سیفون دستشویی گرفتار شده بود به همت کارشناسان فوریتهای پزشکی این شهرستان از مرگ حتمی نجات یافت.محمد احمدی یکی از تکنسینهای حاضر در این ماموریت فوریتهای پزشکی گفت: ساعت ۱۰ و ۵۰ دقیقه ی صبح روز شنبه بیست و هفتم خرداد ماه جاری، اتاق فرمان فوریتهای پزشکی در تماسی با پایگاه ما اعلام کرد که مادر بارداری در دستشویی منزلی واقع در خیابان استادیوم بادرود نطنز زایمان کرده و فرزندش در سیفون دستشویی گرفتار شده است
بقیه اش در ادامه مطلب ....
ادامه مطلب ...زنی 2قلو میاره، پسرش داد می زنه مادرم یه بچه آورده با یه زاپاس!
همیشه پشت سر هر مرد موفق، زنی است که نتونسته جلوی موفقیت شو بگیره
ووووف ..! مــــای گـــاد!
من خیلی هَـــپی ام!
چطوری مای فرندِ من! کلی میست کرده بودم!
خدارو تنکس،همه چی اوکیه!!
وااای دَدی و مامی رو ببین!
... وااااوووو تهران چقدر چینج شده!
قبلانا این میدون اونور نبود؟
آآآآخ آی لااااااو کبابِ ایرووونی با تومیتو!
ساری شما به تومیتو چی میگین ؟!
دختر همسایه در بازگشت از سفر سه روزه به سواحل کبوتر
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...صبحگاه:
فرمانده: پس این سربازهها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن
ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
سلام سارا جان
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...شب – خوابـگاه دخــتـران – سکـانس اول:
.
.
.
.
شـب – خوابــگاه پســران – سکــانـس دوم:
.
.
.
.
حالا یه مطلب بسیار بسیار بسیار خلاصه خیلی بسیار جالب و بامزه راجع به اقایون
پسر ها شبیه سوسک هستند !!میگم چرا.چرا؟؟؟
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...·همسرم را با ناقص انجام دادن کارهایی که از من می خواهد تنبیه نکنم.
·از اعضای خانواده پدر و مادری ام، برای دخالت در اختلاف خود با همسرم کمک نگیرم.
·از فرزندانم نخواهم که اسرار همسرم را به من بگویند.
·همسرم را با بی نظمی و نا مرتب بودن آزار ندهم.
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...درس اول: یه روز مسوول فروش ، منشی دفتر ، و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند… یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و جن چراغ ظاهر میشه… جن میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم… منشی می پره جلو و میگه: «اول من ، اول من!… من می خوام که توی باهاماس باشم ، سوار یه قایق بادبانی شیک باشم و هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم»… پوووف! منشی ناپدید میشه… بعد مسوول فروش می پره جلو و میگه: «حالا من ، حالا من!… من می خوام توی هاوایی کنار ساحل لم بدم ، یه ماساژور شخصی و یه منبع بی انتهای آبجو داشته باشم و تمام عمرم حال کنم»… پوووف! مسوول فروش هم ناپدید میشه… بعد جن به مدیر میگه: حالا نوبت توئه… مدیر میگه: «من می خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توی شرکت باشن»! نتیجهء اخلاقی اینکه همیشه اجازه بده که رئیست اول صحبت کنه!
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...غضنفر چند متر دورتر از قبری گریه میکرد
ازش پرسیدند چرا نزدیکتر نمیری؟
گفت: مرحوم از فامیلای دورمون بود !!
.
.
.
ده تا سنگک خریدیم ملت یه جوری نگاه میکنن انگار پرادو سوار شدیم! والللا !
.
.
.
دقت کردین همیشه وقتی حوله رو تو حموم میخوای برداری
یکی از لباسات میفته رو زمین خیس میشه ؟!
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...• اگر کسی از توی ماشینش به تو فحش ناجور داد تا پیاده نشده و قد و قامتش را ندیدهای جوابش را نده.
• اگر دختری را دیدی که خیلی خوشاندام بود پیش از هر چیز مطمئن شو که قهرمان تکواندو نباشد.
• پیش از آنکه توی خیابان پس گردن دوستت بکوبی و فحشهای رکیک به او بدهی مطمئن شو خودش است.
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...