خدا هیچکسو اینجوری ضایع نکنه!!!

علی:خانومت و دختر کوچولوت چطورن؟ 
دانیال: خوبن. اتفاقا معصومه و پارمیدا هم خیلی دوست دارن تو رو ببینن. 
علی:آره منم همینطور. آخ که اگه من اون پارمیدای خوشگل و نازتو ببینم، می نشونمش توی بغلم و یه دل سیر ماچش می کنم و حسابی اون چشمای قشنگشو می بوسم. 
وای که چه موهای لختی داره پارمیدا. 
آدم دوست داره دستشو بکنه لای موهاش. با اینکه فقط 
عکسشو دیدما، ولی عاشقش شدم. وای که این پارمیدا 
چقدر ناز و خوردنیه! باور کن ببینمش اصن نمی ذارم 
از توی بغلم تکون ... 
دانیال: ببین ادامه نده. پارمیدا اسم زنمه! اسم دخترم معصومه ست!


منبع : mynifgi.in

نظرات 1 + ارسال نظر
نازنین شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 14:54 http://goldoonak.blogsky.com

سلام!
واااااااااااای!!چه ضایه!!!

ممنون که به وبم ااومدی
بیشتر بهم سر بزن

باشه حتما ممنون از تو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد